برخی ویدئو گیم‌ها فراتر از یک بازی و سرگرمی ظاهر شده و با درس‌هایی که برای انسان‌ها دارند، به یک اثر هنری ماندگار تبدیل می‌شوند. شاید علاقه من به نوشتن درمورد بازی‌های کامپیوتری به این دلیل است که می‌توانم دوباره طعم رهایی از مشکلات و کودک بودن را بچشم.

چگونگی ورود به دنیای بازی و نوشتن در مورد بازی ها

از گلزنی با ستاره‌های فوتبال جام جهانی ۲۰۰۲ در بازی Eleven 11 گرفته تا قدرت‌نمایی در سری بازی‌های stronghold، کودکی من به نوعی با بازی‌های ویدئویی مختلف شکل گرفت است.

محیط بازی خاطره انگیز Stronghold
محیط بازی خاطره انگیز Stronghold

به لطف آی گیم، اکنون قادر هستم تا دوباره، این دنیای رنگارنگ را تجربه نمایم. اما این بار، دیگر نه به عنوان یک بازیکن! بلکه به عنوان نویسنده. در اینجا وظیفه خود می‌دانم تا از راهنمایی‌های سرکار خانم عسگری، استاد گرانقدرم تشکر نمایم.

بازی های مورد علاقه

پشت هر بازی ویدئویی ساعت‌ها تلاش و علاقه نهفته و برای من انتخاب میان آنها، امری به شدت دشوار است. اما در گنجینه ویدئوگیم‌های ذهنم، نام‌هایی مثل بازی جنگ های صلیبی، GTA San Andreas و سری بازی های NFS همیشه درخشان‌تر خواهند بود.

شخصیت مورد علاقه در بازی های ویدویی

من آدم شخصیت محوری نیستم و همیشه ماهیت داستان و جلوه‌های ویژه به کار رفته در بازی‌هاست که من را مسحور خود می‌سازد. اما باید اعتراف کنم طی این سالها همیشه کاراکترهایی مثل Joel در last of us  و Trevor در GTA V برایم جذاب‌تر و تکرار ناپذیرتر بوده‌اند.

شخصیت Trevor در جی تی ای 5
شخصیت Trevor در جی تی ای 5

این دو نفر، شاید شخصیتی کاملا متفاوت باهم داشته باشند اما درس مشترکی به من دادند: در زندگی گاهی هیچ هدف خاصی وجود ندارد، اما تو باید باز هم به مسیرت ادامه بدی!

خطرناک‌ترین رئیس در تاریخ بازی های ویدئویی

شخصیت منفی مورد علاقه من، شاید خیلی شخص خطرناک یا پر قدرتی نباشد، اما طراحی این کاراکتر برای من همیشه جذاب بوده است. منظورم ابی (Abby) در سری دوم Last of us می‌باشد. فردی که شاید سرنوشت بازی، برای او لقب شخصیت منفی را رقم زده بود، اما هرگاه که از زاویه دید او به جهان بازی می‌نگریستم، به ناچار، حق را به او می‌دادم. این موضوع با عقیده من در جهان واقعی نیز بسیار سازگار بود. هیچگاه نمی‌توان بدون در نظر گرفتن شرایط، دنیا را به دو گروه بد و خوب تقسیم کرد.

اگر می‌توانستم در دنیای یک بازی زندگی کنم

دنیای و فضای مورد علاقه من، باید شهر لوس سانتوس ایالت San Andreas باشد. شهری که احتمالا هنوز هم بدون نیاز به نقشه خیابان‌ها و کوچه‌هایش را می‌شناسم و چه لذتی بالاتر از گشت و گذار در محله گرو استریت؟ البته باید مراقب پشت سرم هم باشم تا توسط گروه بالاسا غافل گیر نشوم!

موسیقی متن ماندگار از یک بازی

بدون شک موسیقی بازی crysis 2 که توسط هنرمند سرشناس هانس زیمر ساخته شده، برای من به یادماندنی ترین موسیقی متن بازی محسوب می‌شود.

یک روز با یک شخصیت از کدام بازی؟

درمورد این موضوع زیاد فک کردم، اما به نظرم قرار ملاقات با شخصیت های مورد علاقه‌ام در دنیای گیم، آنچنان محفل گرم و جذابی نخواهد شد! لذا ترجیح می‌دهم تا با کاراکتر Jin در بازی Ghost of Tsushima دیدار کنم. شاید تمام وقت ما به سکوت بگذرد، اما قطعا من از تماشای احوال یک سامورایی متفاوت، لذت خواهم برد.

سبک بازی مورد علاقه

بدون شک سبک مورد علاقه من در دنیای ویدئو گیم، استراتژی است. از کودکی، سازماندهی نیروهای مختلف و گسترش ساختمان‌ها و قلمرو برایم جذاب بوده و شاید همین میل درونی، باعث شده تا در بزرگسالی به دنبال تحصیلات آکادمیک در زمینه علوم مدیریتی باشم.

کدام بازی را دوست ندارم؟

متاسفانه من هیچگاه با بازی God of War Ragnarok ارتباط خوبی برقرار نکردم. اولا که خط داستانی این نسخه، به هیچ عنوان در حد سایر پارت‌های این بازی جذاب نبود. دوما به نظرم طراحی کاراکتر اودین به شدت عجیب و غریب و حتی شاید مضحک بود.

علایق و سرگرمی خارج از بازی

مدت هاست که سعی میکنم در تنهایی خود و با انجام کارهای ساده‌ای مثل پیاده روی و سایر ورزش‌های سبک، به تفریح بپردازم. به جز این موارد، آهنگ‌سازی، تماشای فیلم و مطالعه درمورد شرح حال و عقاید بزرگان در طول تاریخ، از دوست‌داشتنی‌ترین علایق بنده در کنار نوشتن درمورد دنیای بازی می‌باشند.

روتین روزانه

مدت‌ها بود که عقیده‌ای عجیب و غریب در زندگی‌ام داشتم و هنوز هم کم و بیش اینگونه عمل می‌کنم: اول تفریح بعد کار! و به این ترتیب شروع روز من با یک پیاده روی مختصر آغاز می‌شد و الباقی روز، در نظمی متشکل از بی نظمی‌های متعدد، کارهای ضروری و برنامه ریزی شده‌ام را انجام می‌دادم! در واقع من هیچگونه روتین خاص و ثابتی ندارم و برنامه روزانه‌ام، دقیقا در همان روز در ذهنم طراحی شده و تا حدود زیادی تابع شرایط آن موقع خواهد بود. البته این مورد را تا حدودی ضعف تلقی میکنم و در تلاشم کارهایی که ضروری هستند را انجام دهم، نه کارهایی که صرفا در همان زمان به آنها علاقه دارم!

کتاب، فیلم یا سریال مورد علاقه

به نظر بنده، قلعه حیوانات نوشته جورج اورول و پیام گمگشته اثر مارلو مورگان، بدون شک، دو عدد از بزرگترین و تاثیرگذارترین آثار هنری هستند که در تمام عمر، به چشم دیده‌ام. در زمینه سینما و تلویزیون نیز، بر خلاف علاقه وافرم به طیف گسترده‌ای از آثار در طول تاریخ، سینمایی Fight Club و سریال Sopranos به عنوان انتخاب‌های اول من در این دو گروه محسوب می‌شوند.

فیلم علمی تخیلی مورد علاقه

بدون تردید انتخاب من سینمایی Matrix 1999 است که دومین فیلم مورد علاقه‌ام نیز می‌باشد. این اثر هنری، تخیلی از واقعیت است! البته خیلی بی انصافی است که در این بخش به نام بزرگی همچون Space Odyssey اثر فناناپذیر و الهام بخش استنلی کوبریک نیز اشاره نکنیم.

منابع مطالعات بازی های ویدئویی

شاید عجیب به نظر برسد، اما اولین منبع مد نظر من برای نگارش محتوای مرتبط با بازی‌های ویدئویی، تجربه شخصی خودم یا دوستانم از انجام آن گیم می‌باشد. اگر نتوانم به منبع مستقیمی دسترسی پیدا کنم، به وبسایت IGN که از چندین سال پیش نیز آن را دنبال میکنم، مراجعه می‌نمایم.

روند جدید در صنعت بازی

هرگاه که سخن از آینده بازی‌های ویدئویی به میان می‌آید. تمام حواس من، معطوف به پروژه جدید راکستار گیمز یعنی GTA VI می‌شود. بازی جدیدی که پلیرهای جی تی ای آنلاین، آن را “زندگی” می‌نامند. جهانی که تمام جزئیات دنیای واقعی ما، در آن لحاظ خواهد شد.

بازی GTA 6: انقلابی در دنیای بازی‌های ویدیویی
بازی GTA 6: انقلابی در دنیای بازی‌های ویدیویی

از آنجایی که RockStar همیشه یکی از پیشگامان این صنعت بوده است، با ورود محصول جدید این کمپانی به بازار و همگانی شدن تکنولوژی Real Engine 5، انتظار می‌رود شاهد انقلاب جدیدی در زمینه طراحی و تولید ویدئوگیم‌ها باشیم.